نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

ظرفی پراز خالی

Tuesday, 13 June 2017، 07:45 PM

داستان تازه از آن جا شروع میشود که ظرف زندگیت نه دیگر پر میشود و نه سرریز میشود و نه حتی خالی می ماند...همه چیز به اندازه و متعادل در ظرف داری جز یک چیز و آن هم "حال خوب" است...از یک جا در زندگی تفریح همان تفریحیست که روزی تا سرحد مرگ به تو هیجانی وارد کرد که صدای جیغ ها و خنده هایت حسرت به دل کودکان هم میگذاشت، اما از یک جا دیگر پر نمیشوی، ظرف احساساتت پر میشود و اما درونت خالی می ماند از کسی که بتوانی راحت با او از همه چیز همانطور که هست بگویی، کسی که بتوانی حال خوبت را کنارش تقسیم کنی، کسی که باز تو را به یادت بیاورد، به تو یادآوری کند که از یاد نمیروی هرگز، یکی که فراموشت نکند...از یک جا باید یکی باشد که آنقدر زیاد دوستش داشته باشی، دوستت داشته باشد که نتوانی، نتواند کسی را بیشتر دوست داشته باشی، دوستت داشته باشد...باید یکی باشد که نیست...از یک جایی به بعد هرچه شادی کنی، هر چقدر هیجان به زندکیت تزریق کنی، هرچقدر آرامش داشته باشی ، باز ظرف زندگیت خالی می ماند و تو پر نمیشوی... میشوی یک ظرف پر از خالی...

موافقین ۰ مخالفین ۰ 17/06/13
notenevis ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی