نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

دعایم کنید. فقط همین...

Sunday, 26 June 2016، 05:18 PM

داشتم به شب های قدر فکر میکردم،  شب های دراز راز و نیاز با خدایت، همان شب هایی که همه فکر میکنند با گریه و زاری یکهو قرار است همه چیز کن فیکون شود و معجزه ای بشود و یکهو بخشیده بشوند و باز از فردایش روز ازنو و روزی از نو... با خودم فکر کردم چطور میخواهی بابت دلی که شکستی؟ ناراحتی که به دیگری روا داشتی و آزاری که به دیگران رساندی راحت پیش خدایت بروی و با گریه و زاری طلب بخشش کنی در حالی که بنده خدا آن ور آشفته و بی قرار با دلی گرفته دارد از خدا میخواهد نظاره گر باشد و حقش را از تو بگیرد؟ داشتم فکر میکردم چنددرصدمان شب های قدر واقعا بیدار میشویم و تنها بیدارماندمان فرمالیته نیست و جهت آرام کردن نفس سرکش خودمان و رفع تکلیف از سرمان؟ کاش یاد بگیریم که به حقوق هم احترام بگذاریم، یکدیگر را آزار ندهیم، دلی را نشکنیم، به هم دروغ نگوییم و انسان خوبی باشیم... بقیه اش را خدای جوشن کبیر خودش میداند چطور بنده نوازی کند و هوای توی بنده اش را داشته باشد و از خجالت خوبی هایت به وقتش در آید... همین که بلدباشی در همه چیز از عشق و دوست داشتن آدم ها تا کار و زندگی شخصیت و حرفه ای که مشغول به آنی تا حقوق عزیزترین هایت سنگ تمام بگذاری و حقی را ضایع نکنی یعنی همه شب و روزت میتوانی سربه آسمان کنی و همچون شب قدر طلب بخشش به خاطر کم و کاستی ها کنی... 


پ.ن: دعا برای بیمارا فراموش نشه...

موافقین ۱ مخالفین ۰ 16/06/26
notenevis ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی