نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

انتظار

Sunday, 29 April 2018، 10:08 PM

انتظار دردیست که تا به آن دچار نشده باشی درکی از آن نداری. و البته امان از دچار شدن. مثل درد عشقی نافرجام می ماند وقتی قرار است به هیچ نتیجه ای نرسد. گاه آدم منتظر کسی می ماند که می‌داند درگیر است، سرش گرم زندگیش هست و اهمیت تو در زندگیش؟ اگر باشد هم نیست زمانی که به آن پرداخت چرا که رفتار چیزی فراتر از گفتار میشود همیشه و همه حال... اما یک ساعت، دوساعت، یک روز ، دوروز و ... ساعت ها انتظار برای اویی که نیست و هربار بعد از مدتی غیبت با یک سلام دوباره تمام وجودت را سرشار از حضور میکند و لال میشوی از باز کردن زبان به شکوه و شکایت. اما همین انتظار هم به سر شدن میرسد تهش. در دلتنگ ترین اوقاتت هم انگار یک جور بی احساس و بی تفاوت شده ای، حتی حضورهای گاه وبیگاه برایت فقط میشوند یک اتفاق که بود و نبودش تفاوتی ایجاد نمیکند و آن وقت است که تازه میفهمی انتظار گاه سراب است، گاه هیچ چیز نیست جز هیجان یک دختر پرشروشور نوجوان که درونت هست و گاه طغیان میکند به مانند کودک درونت که گاه پا میکوبد به زمین و بهانه میگیرد. آن وقتی که این ها را فهمیدی دیگر درد ندارد انتظار، زایل میشود دردهایش و دلت برای هیچ چیز دیگر نمی لرزد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ 18/04/29
notenevis ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی