نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

۸۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

ماییم که از باده ی بی جام خوشیم

هرصبح منوریم و هرشام خوشیم

گویند سرانجام ندارید شما

ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم

باهشیاری غصه هر چیز خوریم

تامست شدیم،هرچه بادا بادا

مولانا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 16:13
notenevis ...

سکوت آدم‌ها همیش دو معنی دارد، یا مساله آنقدر بی ارزش است که طرفین ترجیح می‌دهند به خاطرش سکوت کنند و یا معنایش آنقدر عمیق است که غرق آن چنان می‌شوند که فرصت حرف زدن را از هم دریغ می‌کنند. من می‌گویم سکوت اما از آزار روحی روانی هم بدتر است، حرف بزنید، دعوا کنید آنقدری که مساله حل بشود ودرون ظرف زمان حل نشود که اگر شد آن‌وقت یک روز همین سکوت چون اتش زیرخاکستری دودمانتان را بر باد می‌دهد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 16:10
notenevis ...

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻦ ﺩﯾﺮﺗﺮ ﺑﺮﻧﺠﻢ
ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﺒﺨﺸﻢ
ﮐﻤﺘﺮ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﻢ ﻭ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺪﻫﻢ

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 16:05
notenevis ...

نه احتیاج به سیب و نه گندم است اینجا

هبوط، تجربه ای در تداوم است اینجا

نپرس وسوسه ی آدم است یا حوا؟

چه فرق؟ چهره ی بازیگران گم است اینجا

شدیم ساعت و تقویم

 خود نمی فهمیم

چه ساعت است؟ و یا

فصل چندم است اینجا؟

به شوق دیدن آرامش پس از توفان

هنوز حوصله ها در تلاطم است اینجا

کجاست جذبه ی لبخندهایمان؟

 وایا!

چقدر حافظه ها بی تبسم است اینجا

خودم به پرسش آخر جواب خواهم داد

مگو شنیدن پاسخ توهم است اینجا


 #محمدعلی_بهمنی 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 16:03
notenevis ...

آدم‌ها می‌آیند، خودشان را به خاطراتت پیوند می‌زنند، و تو را به یک آدم دیگر تبدیل می‌کنند...گاهی می‌مانند و طعم بودنشان را به تو وزندگیت اضافه می‌کنند و گاهی فقط درقلبت، خاطراتت می‌مانند...تعلق خاطرهایی که گاهی دوسداشتنی هستند و گاهی با تمام زجری که از بابت بودنشان می‌کشی اما فراموش ناشدنیند.مثل درختی که از زمستان به بهار پیوند خورده باشد، ریشه‌اش در خاک باقی مانده باشد اما شاخ و برگش ، جوانه‌هایش نشان از تغییر فصل می‌دهد، هر آدمی می‌تواند همینطور خزان زندگیت را به بهار پیوند بدهد، گاهی هم تابستان گرم و سوزان احساست را به پاییز سرد بی رمق...رسم روزگار همیشه یک جور بوده است که آدم‌ها هرکدام برایت فصلی از زندگیت باشندو آن عزیزترهایش چارفصل زندگیت بشوند...مهم آن است که چطور و چگونه در آینده‌ی دور و نزدیک از آن‌ها و حضورشان در زندگیت یاد کنی و کدامین فصلت را از آن خودشان کنند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 12:46
notenevis ...

 آدم وقتی برای ماندن دلیلی پیدا نمی کند، وقتی همه چیز به نفع صرف فعل" رفتن " میشود، تازه بهانه گیریش شروع میشود...آن وقت که اگر قصدش نماندن باشد، هرچه دلیل برای ماندن هم جلوی چشمش باشد را یک "نَ" جلوی آن می گذارد و تنها به نماندن فکرش مشغول می‌شود...بهانه گیری که شروع شد باید دانست که آدمی که رفتنیست را نمی‌توان به زور ماندنی کرد، نمی‌شود هربار بهانه برش کنی و باز روز از نو و روزی از نو...آن که بخواهد بماند برای رفتنش هزار دلیل داشته باشدیک تک دلیل هم برای ماندنش کافیست، اصلا از تو باج نمیخواهد، خودش راه را بر خودش می بندد و با دست خودش تمام بهانه های رفتن را به درک واصل میکند...برای ماندن به آدم‌ها التماس نکن که رفتن ها در پی همین التماس‌های بی ثمر دردناک تر میشود و جایشان دیرتر خوب میشود...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 12:40
notenevis ...