وقتی رفاقت را از انتها شروع کرده باشی، انگار از ابتدا همزادی داشته باشی که بی هیچ پلک زدنی از چشمانت از همان ابتدا همه چیز را آشکارا ببیند... بعضی آدم ها هم اینطورند، انقدر به دلت می نشینند، آنقدر خوب خانه سازی میکنند گوشه قلبت که چشم باز میکنی و خودت را میان یک رفاقت خوب میبینی که اول و آخرش از یک جا شروع شده باشد ...هروقت دلت گرفته باشد کافیست هم کلامت بشوند تا حال خوبت در سریع ترین زمان ممکن خودش را به تو برساند ... رفاقت های خوب یعنی همین به گمانم...یعنی بی انتهایی که شروع و پایانی بر آن نمیتوان متصور شد.