کم کم به این نتیجه میرسی که نمیشود که پیش تمام آدمها بلند بلند فکر کرد، نمیشود که با همه آدمها خودت باشی، چرا که بیشتر آدمها تصویر خوبی از تورا دوست دارند که به آنها حسی را بدهد که مقبول تو هستند. واقعگرایانه که نگاه کنی میبینی که همیشه "خودت بودن" تنها یک شعار دلنشین است که آدمها از آن زیاد استفاده میکنند اما در واقعیت این نیست. بعضی آدمها جنبه ندارند، زیادی که خودت باشی، به همان تصویرت پناه میبرند و آنوقت است که تلاشت برای بیرون کشاندنشان از تصاویر تنها بیشتر فرو میبردشان. همینجاست که تفاوت دوست با رفیق با رهگذران زندگی مشخص میشود که پیش هرکدام چگونهای!