نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

غم در اوج شادی!

Saturday, 30 May 2015، 05:49 PM

آدمی که یک اتفاق تلخ در زندگیش افتاده باشد، یک بار تا مرز بی تفاوتی و خنثی شدن نسبت به همه چیز پیش رفته باشد در دوست داشتن آدم ها گاهی ترسو میشود...در شادترین لحظاتش یک غم عجیب و آرامی نشسته که باور ندارد که شادمانیش ماندنی باشد، که دوست داشتنی وجود داشته باشد. از بس هربار امید داشت و ناامیدش کردند، از بس هربار اعتمادش، بی اعتمادی شد... آدمی که یک بارتا ته همه چیز را رفت و به بن بست رسید و پیش همه رسوا شد دیگر از ریسمان سیاه و سفید میترسد، بیشتر از خودش از یادآوری  اشتباهش توسط بقیه میترسد...آدم ها را نباید بی تفاوت کرد، نباید ترساندنشان!  کاش در حق آدم ها بیشتر مهربان و انسان باشیم.


پ.ن:جواب ایمیل و نظرات رو ذر اسرع وقت میدم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ 15/05/30
notenevis ...

نظرات  (۱)

30 May 15 ، 17:54 ایزابلا ایزابلایی
اوهوم... باید از آدمی که بی تفاوت شده ترسید. نباید در حق آدم ها جنایت کرد...
پاسخ:
اوهوم....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی