در گیر ودار برخورد سادیسم با مازوخیسم!
Sunday, 30 August 2015، 08:51 PM
میگفت ما دخترها گاهی احمق میشویم،ساده ایم، دلمان طاقت نمی آورد، دل کوچیک هستیم، هرچه بیشتر پسمان میزند آن که دوستش داریم بیشتر طرفش میرویم، اما پسرها دل گنده اند، قوانین بازی را بهتر بلدند، خوب میدانند سکوت کردن را تا کجا ادامه بدهند که لجت بگیرد، هروقت دلشان خواست میروند، هروقت دلشان خواست می آیند، زل زده بودم به چشمانش که زیبا بودند اتفاقا، نگاه میکردم و گفتم اا به حال کسی به تو گفته بود که مازوخیسم داری؟ یا تا به حال کسی به او گفته بود سادیسم دارد؟! خب همین است دیگر دخترجان، تو از آزاردادن خودت لذت میبری و او از آزار دادن تو و این گونه هردو توهم خوشبختی برتان داشته، هیچ ربطی هم به هیچ چیز دیگر ندارد. سکوت کرد، چون حرف دیگری برای گفتن باقی نمانده بود.
15/08/30