بیستم شهریور نود و چار:]
همیشه بابت داشتن دوستای خیلی خوب خداروشکر کردم. این که هرسری من دلم گرفته، هرسری نیاز به کمک دارم و هرموقع احتیاج به حرف زدن دارم یکی هست که حتی با کیلومترها فاصله حواسش بهت باشه و کمکت کنه خیلی خوبه. توی شادی ها همه میتونن بیان بشینن کنارت و باهات شادی کنن،و به واقع آدم دوستای واقعیش رو زمانی میشناسه که همه جوره کم آورده و اشکش دم مشکش شده و نتونسته دووم بیاره. شاید آدم سختگیریم، شاید ایده آل گرا هستم اما با تمام این اوصاف بازم دوستایی دارم که رفیقن و میدونن دقیقا مشکل چیه و با نگاهشون از بیرون کمکم میکنن. به هرحال امروز بیستم شهریوره و با صحبتایی که بعدازظهر با مادر محترم کردم و کمکای یه دوستی که این روزا خیلی کمکم کرده درکنار بقیه دوستام و شنونده خیلی خیلی خوبی بوده برام تصمیمات ج دید برای زندگیم گرفتم و یه کم حس بهتری نسبت به روزای قبل پیدا کردم. باشد که صبورتر باشم و مثل قبل محکم و استوار و قوی هپی طورانه زندگی کنم. خدایا بازم شکرت بابت دوستای خوبم.
بیست شهریور نود و چهار
در پله های تصمیم گیری