من چه میدانستم
Friday, 11 September 2015، 05:32 PM
اشتباه کردم که فکر میکردم تمام آدم های روی زمین خوبند مگر آن که خلافش به من ثابت شود. اشتباه میکردم که گمان میکردم صداقت میراثیست انسانی که تمام آدم ها به طور یکسان از آن بهره جسته اند. بله، من اشتباه میکردم که فکر میکردم همه آدم ها چون برگ گلند، بهتر از آب روانند. تنها آرمان شهری از دنیای آدم ها ترسیم کردم و زیر سایه درختانش خواستم که سفره زندگی را پهن کنم و با خوبی و خوشی در کنار دیگران زندگی کنم. من چه میدانستم دنیا پر است از آلودگی ها، جنگ ها، پر از آدم هایی که علیه آدم های دیگرند. من چه میدانستم دنیا جای زندگی نیست. من اگر میدانستم همان ابتدا، قبل از آمدنم به زور التماس و خواهش و تمنا هم که شده بود، میخواستم که به زمین نیایم. چه میدانستم که صلح، پاکی، صداقت طفلان گمشده ای هستند روی زمین...
15/09/11