من و عشق سرما :)
اگر فکر کرده اید که من در یک روز سرد زمستانی یا پاییزی که سرما استخوانت را هم خشک میکند،دندانهایت را از هم از اختیارت خارج میکند در حالی که از فرط سرما در حال دندان قرچه کردن هستی ، دلم برای گرما تنگ بشود هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.بله ! من از همانهایی هستم که هیچوقت دلم برای گرما تنگ نمیشود! البته قطعا دلم برای تعطیلات تابستان تنگ میشود، آن هم برای وقتی که درس و مدرسه و تعطیلات واقعی بود! اما هرچه هست و نیست من این ننه سرما را هرچقدر هم که پشت سرش حرف باشد و غرغرو خطابش کنید دوستش دارم! ننه سرما را دوست دارم، آدم برفی ها را بیشتر چون پابه پای زمستانت آب میشوند درست مثل یک شمع، رنگی رنگیهای یک پاییز دوستداشتنی را بیشتر دوست دارم و در نهایت اگر بخواهم تخفیفکی بدهم میتوانم بگویم بهارشیراز را هم دوست دارم، آن هم فقط چون هوایش چندان گرم نشده هنوز و ماه تولدم فروردینماه است و علاوه بر آن تعطیلات هم دارد !
از خلال آرشیو خوانی ها