کلکسیون رنگ زندگی
همه هستی من آیه تاریکی هست ...نمیدونم چرا مدتیه این قسمت از شعر فروغ همش داره تو سرم می چرخه...یه وقتایی اینقد از خودت بیزار میشی که دیگه هیچی رو نمی بینی...همه چیز برات رنگ زرد خستگی رو داره...از نظر من خستگی باید رنگش زرد باشه..نا امید میشی همه چیز رو سیاه می بینی..از نظر من نا امیدی رنگش سیاهه...خیی طول می کشه تا این حالت خوب بشه و همه چیز شاید تازه به رنگ خاکستری در بیاد ...تهش یه امیدواری هست به رنگ سفید و یه لبخند به رنگ قرمز ...گاهی تو زندگی همه چیز برات مثل یه جعبه مدادرنگی مفهوم پیدا میکنه و همه چیز رو به یه رنگ خاص میبینی ...اما خب گاهی بعضی از مدادرنگیات تموم میشن و اون موقع هست که واسه این که تو زندگیت اون رنگو بازم داشته باشی باید رنگو بخریش و کالکسیون رنگ زندگیت رو بازم کاملش کنی تا باز هم بتونی زندگیت رو همونجور رنگی ببینی با یه عالمه رنگ جور واجور و قشنگ...