دنیای جای بهتریست برای آن ها...
هروقت که درباره پیچیدگی ذهن آدم ها سوالی برایم پیش می آید به خواندن اشعار سهراب سپهری و فروغ فرخزاد پناه میبرم. جهان بینی فوق العاده ای که در اشعار فروغ فرخزاد هست، فهم عمیق و دقیقی که از زندگی داشته و شناختش از دنیای آدم ها در اشعارش کاملا مشهوده، یه زن عمیق و از دید من بسیار باهوش که به نظر میرسد در روابط عاطفیش چندان موفق عمل نکرده. شاید هم به دلیل کشف و شهود زیادش درباره آدم ها اینطور بود. گاهی با خودم فکر میکنم آدم هایی که کمتر از دنیای پیرامون درک کنند، آدم های سطحی نگری که از کنار هرچیزی به سادگی گذر میکنند، در زندگی کمتر دچار رنج میشوند انگار، ناملایمتی های زندگی کمتر آزارشان میدهد. داشتم فکر میکردم غالب آدم های باهوشی که میشناسم، زیاد فکر میکنند، به همه چیز، به همه ابعاد زندگی، به حتی فلسفه ای که گاهی درکش برای یک آدم سطحی نگر سخت و ثقیل باشد... دنیا شاید جای بهتری باشد، برای همان هایی که خوب را برای بهتر پس نمیزنند، برای آن هایی که کمالگراییشان سربه فلک نکشیده، آن هایی که بهره هوشیشان چندان هم بالا نیست، آن هایی که زیاد خودشان و توانایی هاشان را باور ندارندو ایمان ندارند که توان پرواز دارند و برای همان ها که سطحی نگرترو ظاهربین ترند.