در حسرت دو گرش شنوا
Saturday, 26 August 2017، 01:32 PM
یه وقتای هست تو زندگی که ساکت میشی،حرف نمیزنی،اما شاد هستی،میخندی جلو بقیه،شوخی میکنی و حفظ ظاهر می کنی اما دوس نداری راجع به دل نگرانیات حرف بزنی با کسی،از درون خیلی چیزا هست که دارن اذیتت می کنند،ذهنت پراز اما واگرها و استرس و نگرانیاست اما حرف نمیزنی و فقط یک لبخند تحویل بقیه میدی.اینجور موقعا نه دیگه کتاب خوندن جواب میده،نه چای خوردن و نه سرگرمی زوری.فقط باید بذاری تا زبونت بالاخره راه بیوفته و بتونی راجع بهش حرف بزنی.اون موقع هست که دوتا گوش شنوای قابل اعتماد برات حکم طلا روپیدا می کنه و بایه حرف زدن خالی میشی...
فاطمه
17/08/26