امید...
آدم ها همه رفتنی نیستند، باور کن. گاهی هم می آیند و می مانند و همه چیزت را از آن خود میکنند حتی قلبت را. جوری می شوند که نمیتوانی نادیده شان بگیری، جوری می شوند که در اوج نگرانی و اضطراب حضورشان آرام جانت میشود، همانطوری که تو در اوج عصبانیت و گرفتگی چهره ات با یک کلامشان لبخند میزنی، دلت پیششان نمیگیرد، انگار گیرش کرده باشند به یک جایی که دیگر جدا نشود از آن حال خوب خودش، راستش میخواهم بگویم که به جای ترس از رفتن آدم ها، گاهی به آمدن آدم ها هم امید داشته باشیم و ایمان بیاوریم که گاهی ماندن بعضی آدم ها ممکن ترین است اگر از، از ماندنشان ناامید نباشیم و از لذت حضورشان چشم نپوشیم و با تمام وجودمان مهربانی و عشق را باور داشته باشیم.فرق است بین آدم امیدوار و ناامید، فرق است بین آدم پرانرژی و بی حال، فرق هاست بین همه آن آدم هایی که هرروز برای بهتر شدن تلاش میکنند و آدم هایی که در گذشته شان درجا میزنند، آدمیزاد با همین تفاوت هاست که خودش زندگیش را رقم میزند...