دنبال دردسر نباشم
میدانی؟ هر آدمی قلق دارد، درون هر آدمی نهفته است از رمز و رازهایی که خیلی هایش را ناخواسته در ریزترین رفتارهایش نشان میدهد. ناخودآگاه است اما اگر دقیق باشی میفهمی...آن وقت است که میتوانی از بودنت با آدم ها لذتی دوچندان ببری، چرا که میدانی گاه چه چیز ممکن است یکی را عصبانی کند یا ناراحتش کند...اما گاهی مساله آن است که به هر آدمی به اندازه جنبه اش، به اندازه ای که لیاقت و شایستگی برای ماندن و بودن کنارت نشان میدهد ، اجازه وارد شدن به زندگیت بدهی...گاه بعضی آدم ها کشش درک و فهم زندگی تو را ندارند...چیزهایی در زندگیت وجود دارد که برایشان عجیب است، چیزهایی در زندگی آن هاست که برایت عجیب است و این میشود کلی تفاوت ...تفاوتی که باعث میشود یکی بشود رفیقت و دوستت و یکی بشود تا غریبه ای برای معاشرت های گاه به گاه...یک چیز را خیلی خوب فهمیده ام و آن هم این است که قلق هر آدمی را بدانم و اما به هر آدمی به اندازه نیاز اجازه ورود به حریمم را بدهم تا برای خودم دردسر نتراشم و در دلم کمتر ترس و هراس بیاندازم.