من یک کاکتوسم
Saturday, 14 April 2018، 07:06 PM
گاهی درزندگیم تصور میکنم یک کاکتوس شده ام...این روزها این گاه به اغلب اوقات تبدیل شده است...خیلی وقت ها با خودم فکر میکنم که یک کاکتوسم که با تیغ هایش دیگران را آزار می دهد در حالی که عمیق ترین محبت ها را در دل دارد و محبت دیگران را تمام و کمال میفهمد...کاکتوسی که به خاطر تیغ هایش هیچ کس در آغوشش نمیکشد و احساساتش تنها برای زیر سوال بردنش کاربرد دارد...تصمیمی که روز تولدم اما گرفتم به گمانم بهترین تصمیم عمرم بود که همچنان برسر ان استوار و محکم قدم برمیدارم و دلم نمیخواهد عهدم را با خودم بشکنم...از بس آنقدر حس کاکتوس بودن به من دست داد بر سر هر مهربانیم که دلم میخواهد تا ابد همین کاکتوس باقی بمانم.
18/04/14