ناخودآگاه همیشه سانسور شده من
یک چیزهایی در ناخودآگاهت رفته است، همان هایی که از بچگی با آن ها بزرگ شده ای. گاه آزارت میدهند، گاه آگاهی ازشان به تو کمک میکند مسلط تر رفتار کنی. مثل یک دایره می ماند، هرچه دوتر میشوی ازش، هرچه تلاش میکنی متفاوت از آن رفتار کنی باز هم بعد از مدتی به او برمیگردی. یک تو درون وجودت هست که هرکار کنی عوض نمیشود، این همان تویی هست که ربط به جغرافیا ندارد، ربط به تربیت پدر و مادر تو ندارد، به درک تو از دنیای پیرامونت ربط دارد، از دنیای اطرافت کسبش کردی ، گاه هیچکس نمیداندش، گاه کسی خبر ندارد ازش، اما اگر کسی را داشتی که توانستی از آن ناخودآگاه با او حرف بزنی آدم بسیار خوش شانسی هستی چرا که خیلی از آدم ها این شانس را ندارند که جرات و جسارتش را داشته باشند که گوی ناخودآگاهشان را وسط بگذارند واجازه بدهند کسی دستی به آن بکشد و تو راحت و بی دغدغه از آن حرف بزنی ...