به دنبال رفیق زندگانیم
در عمرم از چیزهایی متنفر بوده ام همیشه، بعضی بیشتر از بعضی دیگر اما! مثلا آن که در مراسم های عروسی، یا مهمانی ها هرکسی که دختری مجرد یا پسری مجرد میبیند سریع برمیگردد و میگوید ایشالا که یک شوهر/ زن خوب نصیب تو بشود و من چقدر از این سطحی نگری ها بیزارم. در این فرهنگ غالب جا نیوفتاده که یک همراه، یک دوست و هم تیمی خوب نصیب هر دختر یا پسری بشود. یک رفیق صمیمی. همین تفکیک جنسیتی که در ناخودآگاه زنان و مردان نسل قبل از خودمان رفته که به بعضی هم نسل های خودم هم منتقل شده! گاهی با دیدن بعضی رفتارها با خودم فکر میکنم کسی دنبال همراهش نمیگردد، فقط دنبال کسیست که بتواند دلش را قانع کند که ازدواج هم کرد، یا اینطور بگویم ازدواج میکند با هر کسی که به نظر خوب است، چون حس میکند وقتش شده، نه آن که چون همراه واقعی و رفیق زندگیش را پیدا کرده تصمیم میگیرد متعهد و متاهل بشود. همین.