در لحظه باش وزندگی کن:)
گاهی یادت میرود چگونه در لحظه زندگی میکردی. غرق در اضطراب آینده، غمگین از خاطرات تلخ گذشته یا حتی شادمان در خیالات و رویاهایت تنها به یک چیز فکر نمیکنی، آن هم لحظه و دمی که در حال سپری شدن است. گاهی باید چشمانت را ببندی، اندکی به لحظه حال فکر کنی، به لحظه ای که در آن هستی با تمام حس و حالش، شادی، آرامش، غم، ترس... هرچه هست با آغوش باز بپذیرش و برای لحظه ای بعدت برنامه داشته باش ... گاه لازم است به آرزوها و رویاهای دور و درازت فکر نکنی و تنها برای لحظه ای بعد، روزی بعدی برنامه بریزی تا دنیای عدم قطعیت امروزی تمام بنیان ذهنیت را با مدام تغییر کردنش به هم نزدند. گاه لازم است به پیرزن بدقواره بدجنس دهر پوزخند بزنی و امیدوار به آینده تنها در لحظه تلاش کنی و آینده را واگذار کنی به نتیجه تلاش هایت. گاه لازم است هر آنچه که به خاطرش از دست تو کاری ساخته نیست را رها کنی و روی حالت متمرکز باشی فقط