بروید که بروید که بروید
اگر روزی روزگاری از داشتن کسی ناامید شدید، اگر حس کردید خط زندگیتان آنقدر موازیست که به رسیدن نمیرسد لطفا همانجا بایستید. خط بزنید همه گذشته های تلخ را، به ذهن بسپارید همه خاطرات قشنگتان را و بروید که بروید که بروید. هیچ گاه دیگر هوس برگشتن نکنید. درست است که گذشته هر آدمی مثل سایه ای با اوست. درست است که فرار کردن از گذشته مثل ان می ماند که روی دایره شروع به حرکت کنی و ته مسیر باز هم به اول برسی. اما خوب است بدانی این کار اسمش فرار نیست، اسمش نجات دادن خودت از ادامه دادن یک مسیر که تهش بن بست بن بست است. اماتمام کردن همه چیز برایت نه حسرتی دارد و نه ناراحتی که چرا تصمیم گیری آدم در هر لحظه و هر زمان دلیل مستدل دارد و قطعا با هر تجربه ای در زندگی آدمی چیزهای زیادی یاد میگیرد. فقط یک چیز دیگر ، اگر رفتید که رفتید، دیگر هرگز برنگردید و با یک تلنگر ط رف مقابل را به یاد همه چیزهایی که نباید بیاندازید.