فرق است بین کسی که پذیرفته تو را با کسی که دارد سعی میکند تورا بپذیرد و گاهی دلش میخواهد مطابق میلش تورا تغییر بدهد و اما نتواند... فرق است بین تمام آن آدم هایی که شرایط حالشان را میپذیرند و آن وقت دنبال چاره میگردند که چطور با پذیرش آن کم نیاورند، هوشیار و صبور جلو بروند با کسانی که کاسه چه کنم، چه کنم دستشان گرفته اند و نه میتوانند بپذیرند و نه نپذیرفتن شرایط برایشان خوشایند است... فرق است بین انسان هایی که میدانند رنج جزیی از زندگیست و تحمل و پذیرفتنش دردش را کمتر میکند تا کسی که از رنج تنها بتی در ذهنش ساخته که آن را پایانی نیست که نیست...