نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رفتن» ثبت شده است

جایی که رفتنت به آرامش خودت و بقیه کمک میکنه موندنت حماقتم که نباشه زیرسوال بردن دلیل بودنت میشه. اگر جایی حس کردی رفتن به نفعت هست ادای درخت رو درنیار و نخواه که به ریشه هایی که تو قلبت هست وفادار بمونی، هرجور هست گاهی باید ریشه هرچی هست و نیست رو از بیخ و بن نابود کرد و رفت. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 August 15 ، 22:58
notenevis ...

یک مساله آن است که اگر رفتن را خوب بلدید و میدانید که چطور باید رفت پس رفتن را زودتر از موعدش شروع کنید پیش از آن که دیر بشود، پیش از آن که کسی اهلی بشود، که آن وقت شازده کوچولوی داستان زندگی کسی نشوید بی هوا. بعضی آدم ها کارهایی که بلد نیستند را بیشتر دوست دارند، یکی همین آدم هایی که ماندن نمیدانند، اما بر یاد گرفتنش اصرار می ورزند و دست آخر مثل کلاغک داستان میشوند که راه رفتن کبک را که یاد نگرفت، راه رفتن خودش راهم یادش رفت، آن وقت است که همانطوری که در گل بمانده پای دلشان نه ماندن را میدانند و نه رفتن را یادشان می آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 June 15 ، 20:56
notenevis ...

بعضی لغات بی آن که متوجه باشیم ابهت دارند. مثلا "رفت"، مثلا "برگشت" و چه تفاوتیست از زمین تا آسمان بین همین دو لغت کذایی که اگر رفتی چرا؟  و اگر برگشتی چرا؟ چه رفتن هایی که پشتش هزارذوق نهفته و چه رفتن ها که پشتش اشک واندوه دارد... چه برگشت هایی که از سفری دور ودراز باشد و چه برگشتی که از یک مسیر اشتباه...لغات ابهت خودشان را دارند و تو جه بخواهی چه نخواهی تنها به این ابهت همان معنایی را میدهی که میخواهی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 June 15 ، 20:28
notenevis ...


آدم ها با یک چمدان در دست می آیند بساطشان را در زندگیت پهن می کنند، تاثیر مثبتشان را میگذراند، آنقدری که دیگر نمی توانی حتی به نبودنشان فکر کنی چه برسد به حذفشان...آن گاه از همان جایی که آمدند و سلام گفتند دقیقا از همان محل آشنا ، چون غریبه ای ناآشنا خداحافظشان را می گویند و می روند...تو می مانی و دنیایی از تاثراتی که زندگیت را تحت تاثیر خودش قرارداده و باعث بهبود حالت شده...اما حذف کردن آدم ها گاه دست خودت نیست، گاه روزگار آن ها را از زندگی تو حذف می کند هرچند در قلبت ماندگارند، در یادت می ماند خاطراتشان، حضورشان را معنادارتر میکند گذر زمان برایت، تازه بعد تر میفهمی که بودنشان همانقدر خوب است که نبودنشان...بعضی آدم ها از اساس بودنشان خاص یک برهه خاص از زندگیت هست، نباید بر همیشگی بودنشان اصرار کرد، اما آنقدر برایت در قلبت در یادت در دلت ماندگار می شوند که در نبودشان هم برایشان بهترین آرزو را داری...بعضی آدم ها بی دلیل عزیز می شوند و بی دلیل هم روزگار حذفشان میکند...من اینطور آدم ها را دوست دارم، زندگیم را معنادار می کنند و حضورشان هرچند کوتاه اما لازم و مفیده...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 05 June 15 ، 08:32
notenevis ...