ماهی طورانه
گاهی آدمی فکر میکند مسیری را انتخاب کرده که اشتباه بوده و مقصر اصلیش خودش بوده.تا زمانی هم که خودت را نبخشی هیچ اتفاقی پیش نخواهد آمد...اما آدم ها همه برای گرفتن انتقام از زندگیشان یک راه را انتخاب میکنند، یکی به آدم های دیگر معتاد میشود و از آن ها کمک میگیرد، گاهی خودش را از دایره زندگی میکشد بیرون و خودش را زندانی غم میکند، گاهی هم بلند میشود راه می افتد و محکم تر از قبل مسیر دیگری را شروع میکند، اما بدترینش آن است که خودش یا دیگری را قربانی انتقامش از زندگی کند. جایی خواندم که " ﻣﺎﻫﯽ ﻫﺎ ﻧﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﻪ ﻗﻬﺮ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ! ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻗﯿﺪ ﺩﺭﯾﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ... ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺷﺎﻥ ... ﺑﺮﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ! " و همین است که گاهی هم آدم همان ماهی میشود که نه قهر میکند و نه اعتراض و تمام مسیر را تا خودکشی پیش میرود و برمیگردد...امان از آن روزی که آدمی برای انتقام از زندگیش مسیر اشتباه دیگری را شروع کند و بمیرد...مرده تر از مرده میشود بدون آن که جسمش را کشته باشد...روحش ، روانش را میدهد در ازای هیچ و هیچ...