آدم ها دو مدل هستند، یکی آن هایی که با واقعیات زندگی میکنند، یکی هم افرادی که با فانتزی ها و خیالاتشان زندگی میکنند... آدم هایی که واقعیت ها را عمیق میفهمند، با حقایق زندگی کنار می آیند، خودشان را بیخود و بی جهت دلخوش نمیکنند به هیچ چیز و هیچ کس! آدم هایی که باور دارند که به همه چیز میتوانند برسند اما خیالات برشان نمیدارد، خودشان را باور دارند اما نه بزرگتر از آن چه که هستند، نه در توهمات..اما بعضی آدم ها هم در توهمند، در خیالاتشان چنان خوشبختند و خیال پردازی میکنند که حتی اگر یکی دوستشان هم نداشت در خیالشان گمان آن را دارند که طرف عاشقشان هست... همه چیز را به نفع خودشان باور میکنند، زندگیشان بر پایه اتفاق است و نه واقعیت...گاهی فکر میکنم کاش من هم میتوانستم از دسته دوم بشوم گاهی، واقعیات را نبینم، عمیق نشوم، سطحی بگذرم و قانع بشوم زود به هرچه هست و نیست... اما عمیقا باور کردم که من از همان دسته دومی هستم که یک واقعیت تلخ رو به یک شیرینی خیالی ترجیح دادم و نمیتوانم که در یک حباب گذرا زندگی کنم.