نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

عجز کلمات از بیان عشق!

Friday, 10 July 2015، 10:00 AM

گاهی هم میدانی دوستت دارد، میداند دوستش داری، همه چیز مشخص است، می‌ماند آن که ندانی چقدر دوستت دارد، بترسی که یک نفر پیدا بشود، که او را بیشتر از تو بخواهد، که آن وقتی که دلت از دستت رفته ، دل توی دلت نیست، مدام فکرت این بشود که چرا حرف کلام نشد، که چرا واژه‌ها تبدیل به احساس شده‌اند، که چرا جملات عاجز از بیان همه چیز شده‌اند...گاهی فقط همین حس دیوانه‌ات می‌کند که تو بیشتر دوستش داری یا او ! 


پ.ن: این روزها که میگذرند نوشته‌هایم بیشتر رنگ خیال و احساس گرفته اند.به گمانم بالاخره گرما بر من هم اثر کرده. فقط نمیدانم چرا آنقدر هوا گرم شده که در حال تبخیر شدن پست میگذارم و دست به دعایم برای فصل سرما!

نظرات  (۱)

25 June 15 ، 19:21 masod rezaei

سلام دوست عزیز مطالبتون عالی بود موفق باشید.

مسعود رضایی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی