دشمنی در لوای دوستی
دوست معمولی واژه مزخرفی بود که نسل ما به خورد خودش و همسن و سالهایش داد...سال هاست که زن و مرد از نسل پدر و مادرهای ما کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کردند، با هم ارتباط برقرار کردند، شوخی کردند وخندیدند ، در جمع های مختلط حضو داشتند ، بی ان که یکدیگر را "دوست معمولی" یا "غیرمعمولی" خطاب کنند...حرمت ها را حفظ کردند، از ززندگیشان هم لذت بردند...اما نسل ما گند زد هی با اضافه کردن اصطلاحات مسخره ای چون دوست معمولی! هی با احساسات هم بازی کردند و هی اسمش را گذاشتند دوستی کردن، هی سرهم کلا گذاشتند وهی اسمش را گذاشتند دوستی معمولی! اصلا من نمیدانم این لغت مگر غیر از آن است که برای این اختراع شد که هروقت دلت خواست و گذاشتی رفتی بتوانی برای "دلزدگی" ات بهانه ای داشته باشی و پیش پیش بگویی "دوست معمولی" بودیم و دیگر هیچ! اصلا نمیفهمم دوستی کردن ها از کی اینطور شد که آدم ها به خودشان اجازه دادند اسم کثافت کاریشان و بازی کردن با احساسات هم و گند زدنشان به باورها واعتمادهای همدیگر را ولگدمال کردن مفهوم عشق را بگذارند دوستی کردن! به والله که نه تنها اسمش دوستی کردن نیست که عین دشمنی کردن با هم است...