نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خواب» ثبت شده است


از خواب پریده ام، در حالی که صدای قلبم به وضوح شنیده میشود احساس میکنم گنجشکی از درون قلبم هی تلاش میکند خودش را به بیرون پرتاب کند وبه تمام دیواره های قلبم می کوبد. تمام تصاویر درهم برهم توی خواب را با خودم مرور میکنم، تمام نصیحت هایی که به من شد، تمام حرف هایی که انگار داشتم توی بیداری میشنیدم... بعد با خودم مرور کردم چمدان بستنم و عزم رفتن کردنم را، انگار رویایی دور باشد که در خواب بیشتر شبیه آرزو بود. یادم به حرف هایی که شنیدم می افتد که مرا به سمت جلو رفتن هل می دهد، جرأت و جسارت به من میدهد که این بار با شجاعت بیشتری برای تمام داشته ها و نداشته ها رویاهایم بجنگم و از هیچ چیز نترسم، حالا لیوان آبم را خورده ام، قلبم آرام گرفته و در تختم منتظر نشسته ام که انگیزه های رفته ام به من بازگردد تا از جا بلند شوم و شروع به دویدن دنبال زندگی کنم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 26 May 16 ، 17:04
notenevis ...

خواب بودم، با اضطراب و استرس در حالی که خیس عرق شده بودم از خواب پریدم. حتی توان حرکت کردن نداشتم که بلند شوم آبی به سر و صورتم بزنم یا این که بخواهم حتی بطری آب کنار دستم را بردارم و کمی آب بخورم. فقط همین را یادم می آمد که در خواب با خودم نذر کردم که 6.6 درصد از حقوق ماه را به کودکان محک بدهم. تنها کاری که وقتی از خواب پریدم کردم این بود که حساب کنم که چقدر میشود و همان لحظه گوشی کنار دستم را بردارم و از اپلیکیشن تجارت بانک پرداخت کنم. کاری به خوابم نداشتم فقط خواستم دلم آرام بگیرد. اعتقادم آن است که هیچ کودکی نباید مریض بماند، تمام کودکان باید کودکی کنند، شاد باشند و صدای خنده ها شیطنتشان حس زندگی تزریق کند. در حد توانتان امتحان کنید. مطمئن هستم بعد از مدتی آرامشی بهتان میدهد که هم کودک درونتان حالش خوب بشود هم بالغ برونتان به آرامشی عمیق برسد.


پ.ن: شاید که آینده ازآن ما. شاید که روزی علت خوابای آشفته این روزام رو فهمیدم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11 August 15 ، 11:18
notenevis ...

برای خواب معصومانه ی عشق

کمک کن بستری از گل بسازیم

برای کوچ شب هنگام وحشت

 کمک کن با تن هم پل بسازیم

کمک سایه بونی از ترانه برای خواب ابریشم بسازیم

کمک کن با کلام عاشقانه برای زخم شب مرهم بسازیم

بذار قسمت کنیم تنهاییمونو میون سفره ی شب تو با من

بذار بین من و تو دستای ما، پلی باشه واسه از خود گذشتن

کسی به فکر مریم های پرپر،

کسی تو فکر کوچ کفترا نیس

به فکر عاشقای در به در باش که غیر از ما کسی به فکر ما نست

تو را میشناسم ای شبگرد عاشق

تو با اسم شب من آشنایی

از اندوه تو و چشم تو پیداست که از  ایل و تبار عاشقایی

تو را میشناسم ای سر در گریبون غریبگی نکن با هق هق من

تن شکستتو بسپر به دست نوازش های دست  عاشق من

بذار قسمت کنیم تنهاییمونو میون سفره ی شب تو با من

بذار بین منو تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن

کسی به فکر مریم های پرپر

کسی تو فکر کوچ کفترا نیس

به فکر عاشقای در به در باش که غیر از ما کسی به فکر ما نیس

 

 

به دنبال کدوم حرف و کلامی؟

سکوتت گفتنه تموم حرفاس

تو را از تپش قلبت شناختم

تو قلبت قلب عاشق های دنیاس

تو با تن پوشی از گلبرگ و بوسه منو به جشن نور و آینه بردی

چرا از سایه های شب بترسم

تو خورشیدو به دست من سپردی

بذار قسمت کنیم تنهاییمونو میون سفره ی شب تو با من

 بذار بین من و تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن

کسی به فکر مریم های پرپر

کسی تو فکر کوچ کفترا نیس

به فکر عاشفای در به در باش که غیر از ما کسی به فکر ما نیس

کمک کن جاده های مه گرفته منه مسافرو از تو نگیرن

کمک کن تا کبوتر های خسته رو یخ بستگی شاخه نمیرن

کمک کن از مسافر های عاشق سراغ مهربونی رو بگیری

کمک کن تا برای هم بمونیم کمک کن تا برای هم بمیریم

بذار قسمت کنیم تنهاییمونو میون سفره ی شب تو با من

بذار بین من و تو دستای ما پلی باشد واسه از خود گذشتن

کسی به فکر مریم های پرپر

کسی تو فکر کوچ کفترا نیس

به فکر عاشقای در به در باش که غیر از ما کسی به فکر ما نیس

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 25 July 15 ، 07:54
notenevis ...

روز خوب مثل سال نکویی که از بهارش پیداست از صبحش پیداست. وقتی شب قبل سه ساعت خوابیده باشی و از بیخوابی سردرد گرفته باشی و گرمای تابستان طاقت فرسا هم به تو اثر کرده باشد هرچقدر هم تلاش کنی که تلقین کنی روز خوبیست دست آخر یک جایی همین بیخوابی و سردرد کلافه ات میکند و خوابت نمی آید، نمی آید و بالشتت همچون سنگی میشود که خواب را از تو میگیرد. چه گرمای مزخرفیه آخه که آدمو گرمازده میکنه؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11 July 15 ، 13:14
notenevis ...