نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قتل» ثبت شده است

شاید که تو به گذشته ات وفادار نمانی...اما گذشته به تو خوب وفادار می ماند.همیشه همینطور است، یک مشت خاطرات هی توی سرت می کوبد، می آید و می رود ، تاریکخانه ذهنت میشود محل عبور و مرورشان ، ان وقت است که میفهمی گذشته  ودلتنگی دویار وفادار دیروز  و امروزند که تا همیشه وفاداریشان به تو باقی می ماند. آن وقت است که میفهمی چقدر این حال بی ثبات متغیر بی وفا هست و آینده غیرقابل دسترس و دور ... اما میان این همه وفاداری گذشته و بی ثباتی حال و دست نیافتنی بودن آینده این تو هستی که تصمیمت را میگیری به کدام وفادار بمانی و تا همیشه با آن زندگی کنی  وامان از آن روزی که گذشته ات زیباتر از حالت بشود یا که آینده ات پرزرق و برق تر ، آن وقت است که حالت قربانی قتلی میشود که زمان تنها شاهد مرگ است و اما هیچ وقت به زبان نمی آید...

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 24 April 16 ، 18:17
notenevis ...

من از این مردم میترسم...مردمی که اینقدر برای یک قرون پول همدیگر را تا سرحد مرگ شکنجه میکنند، آدم هایی که مهر و عطوفت و مهربانی از بینشان رفته ، از مردمی که ریا  ودروغ ریشه شان را برباد داده. مردمی که به خیال خودشان پاک ترینند روی زمین اما خیانت میکنند در حق هم، در حق مهربانی هم، در حق تعهداتشان به هم، احساس همدیگر را میکشند و  نامشان از قاتل کمتر نیست.من از این آدم ها میترسم...آدم هایی که چشم و هم چشمی تمام وجودشان را گرفته، لحظه ای آرامش ندارند، پراز تملق  وظاهرسازی و دروغند و خودشان را بالاتر از آن چه که هستند می بینند. این مردم عجیب تغییر کرده اند، دیگر نه کسی راستش را میگوید، نه کسی آرامش دارد و نه خوشحالی و شادی مفهوم واقعیش را دربر دارد...یکی نیست بگوید آخر بشر، انسان، آدم یک دقیقه تامل کن و ببین شرافتمندانه، آزادانه و ساده زندگی کردن به تو بیشتر آرامش میدهد و تو را راضی تر نگاه میدارد یا زندگی پراز تملق، ریا  ودروغگویی...هرچند شاید هم بین جماعتی که همه یک راه را برای خوشبختی انتخاب میکنند شرافتمند بودن سخت ترین کاری باشد که از تو می اید ، چرا که هیچکس حرفت را خوب نمیفهمد...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 24 April 16 ، 18:09
notenevis ...