نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

روحیه!

Saturday, 13 June 2015، 04:36 PM
الان نیم ساعت است زل زدم به این جمله از حسین پناهی که "دنیا را بغل گرفتیم گفتند امن است هیچ کاری با ما ندارد؛ خوابمان برد... بیدار شدیم دیدیم آبستن تمام دردهایش شده ایم." هی باخودم فکر میکنم چه شد که واقعا آنقدر غم رویم تاثیر گذاشت که امیدم هم تحت تاثیرش قرار گرفت!؟ داشتم فکر میکردم به این که چه کنم که این روزها بهتر بگذرند، که اگر خنثی شده ام و میخواهم قوی باشم جنگنده تر بشوم. همزمان با دیدن بازی والیبالیست ها با روسیه در لیگ جهانی باخودم زیر لب زمزمه میکنم درست میشود، بایدهمان آدم بشوم، باید دروغ های این دنیا را باور نکنم، باید نگذارم دنیا مرا آبستن غم کند که نه ماه باقیمانده را گرفتار غم باشم!

نظرات  (۱)

Yes, I agree. And how true that it is often difficult for the men when they are the one to return to work. Chris is sad whenever he misses LLC b/c he is home late from work – often he goes to her crib and has a little cuddle with her while she is sleeping! Thkfanully she does not wake up.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی