رسیدن از خودت به خودت!
Tuesday, 7 July 2015، 05:11 PM
گاهی هم با خودت شروع به کنکاش میکنی تا خودآگاهانه از حال خودت با خبر بشوی، از دلگیریهای زندگی، از همه عواملی که شاید گاهی ناراحتت کردند، در این مسیر انگار روی محیط دایرهای قرار گرفته باشی، که هرچقدر از خودت بیشتر دور میشوی، باز هم یک جا نزدیک میشوی و دوباره به خودت میرسی. اصلا به گمانم آدمی خودش هم درست ندادند که هم شادیش و هم غمش محصول افکاریست که از درونش میآید، گاهی یادت میرود که هیچچیز آنقدر توان ناراحت کردن تو را ندارد مگر این که خودت بخواهی و به صورت حریصانهای فقط دنبال یک عامل خارجی میگردی تا یک جا دلت را آرام کنی و تقصیر را گردن دیگری بیاندازی...کاش فراموش نکنیم که مسوول شادی و غممان باشیم تا کسی را مقصر نکنیم در زندگی.
15/07/07