نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

خسته از وزن کردن...

Friday, 17 July 2015، 01:22 PM

گاهی هم از سبک سنگین کردن های بیشمار است که بیشتر از آن که همه چیز، تصمیمات هیجان انگیز به تو انرژی بدهند از تو انرژی می گیرند، که آن وقت است که یاد حرف های مادر می افتم که میگوید توکل کن، یک دل باش و از هیچ چیز نترس که دیگرنتیجه مهم نیست. اما گاهی فرسودگی بیشتر از آن است که یک دل بشوی، از بس که ترازو آوردی، از بس وزنه گذاشتی و اندازه گرفتی و هی با خودت زیر لب گفتی نکند اشتباه کرده باشم؟ نکند انتخابم درست نباشد پشیمان بشوم و گاه همینوقت هاست که از دست میدهی... از دست میدهی آدم ها را، چیزها را، حتی رویاها و آرزوهای قیمتیت را میان شک و تردیدهایی که از درون تو را خورده اند و اکنون دندان تیز کرده اند برای جانت، که ببلعند روح و روانت را، طراوت زندگیت را... گاهی مگذار تردیدو دودلی این ها را از تو بگیرند که گاه فرصت همان یک مرتبه است و بس...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی