نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

رویای عاشقانه من

Friday, 18 August 2017، 09:42 PM

بعد از گذشت سال ها از نوجوانی هنوز در حسرت عشقی افلاطونی مانده باشی... عشقی فراتر از آن چه در اوج نیاز جسمی و یکی شدن در آن...عشقی که به یکی شدن دو روح میرسد، آنقدری که طرفین با خودشان با یقین میرسند که کسی را پیدا نخواهند کرد که آنقدر بخواهندش، آنقدر  بشناسندش...عشقی که به دوست داشتنی ماندگار برسید، به مرور...آنقدری که از یک جا به بعد عشق بیشتر نمیشود اما آنقدر عمیق میشود که مثل دریا می ماند. دریایی که از جایی به بعد دورت را همه آب گرفته است اما با هرقدمی عمیق میشود دریا ..خاصیت عشق هم همین است، نهایتش میشود جایی که میرسد به آن جا که دیگر از غرق شدن هم نمیترسند طرفین و با خودشان فکر میکنند عشق به آن ها انرژی زایدالوصفی داده که در هم یکیشان کرده ... رویای عاشقانه ام همیشه همین بوده و امید دارم که روزی به واقعیت تبدیلش کنم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ 17/08/18
notenevis ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی