نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

می‌شود لبخند گرمی زد و روزهای سرد را با آفتاب نگاهت گرم کرد، می‌شود از مناظر پشت چشمانت، قابی ساخت و آن را بر لوح قلبت جاودانه کرد. اما اجازه نداد که رویاهایت فراموش بشوند، همچون خوابی درپیچ شلوغی‌های یک شهر دراندشت،  اجازه نداد که مهربانیت ، لبخندت، عشقت فراموشت بشود. زندگی یعنی همین‌ها، یعنی لبخندی که از سر عادت نباشد، یعنی متفاوت بودن لحظه ها و من فکر می‌کنم که این روزها شاید خوشبخت‌ترین دختر روی زمین باشم که تلاش می‌کنم هنوز میان این همه شلوغی، این همه سختی، باز در ذهنم دوباره و دوباره از رویاهایم بگویم، تکرار کنم، نام کوچک کسانی که دوستشان دارم را هجی کنم و  از عشق بی‌پایانم به این زندگی، از تلاشم برای بهتر زیستن، از رها شدن از همه آن چیزهایی که مرا در زندگی آزار می‌دهند، از خندیدن‌های عمیق از ته دل گه گداریم بگویم...

موافقین ۱ مخالفین ۰ 19/01/02
notenevis ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی