نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

۴۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

حس میکنم گاهی در تونل زمان جایی میان حال و آینده زمان را باید متوقف کنم، همان جا، همان لحظه ای که به یکی آنقدر احساس نزدیک بودن دارم که میتوانم از جزیی ترین، پیش پا افتاده ترین تا مهم ترین مسایل درون تودرتوی لایه های پنهان ذهنم صحبت کنم بی آن که قضاوت بشوم، بی آن که حس کنم درک نشده ام... انگار یکی مثل خودم اصلا عین خودم روبرویم نشسته باشد، انگار آینه خودم را ببینم، چیزی شبیه یک همزاد...  درست وقتی که با خودم فکر میکنم که روی این زمین هیچکس را نتوانم پیدا کنم که بتوانم از احساس لحظه ام همان طور که خودم حسش میکنم بگویم، انگار خدا تصمیم گرفته باشد نشان بدهد که تو هم همزاد داری، مثل خیلی های دیگر روی این کره خاکی...گاهی حس میکنم اگر لحظات را نتوانم متوقف کنم کاش لااقل بتوانم یک جایی میان همین تونل زمان نشانی، یادگاری، حسی یا هرچیز دیگری جا بگذارم تا بعدترها نفرات بعد از من از پیدا کردن همزادشان ناامید نشوند و بدانند روی این کره خاکی کسی را دارند که روح آن ها در او هم دمیده شده، آن وقت شاید آن آدم ها امیدوارتر جلو بروند تا بتوانند روزی همزادشان را پیدا کنند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 24 May 16 ، 12:22
notenevis ...

من در آینه نگاه میکردم، زل زدم در چشمانم، برقش را میشد دید، انگار چشم هایم هم داشت میخندید، در حالی که شب قبل را تنها چهار تا پنج ساعت خوابیده بودم و از صبح تنها روی کارم متمرکز شده بودم اما حال خوبی داشتم، اما چشمانم چون لبانم میخندید... به خاطرات مشابه، به خنده های مشابه تا قبل از دوسه ماه پیش فکر میکنم و با خودم فکر میکنم میان خاطرات خوب یک سال اخیرم کدام یک را انتخاب کنم و انگار حق انتخاب را از من گرفته باشند. در آینه خودم را میبینم که لبخندی به پهنای صورت بر چهره دارم و در حالی که از چشمانم برق شیطنت میبارد و زیر لب زمزمه میکنم " من هر چه ام با تو زیباترم" هیجانم قابل پنهان کردن نیست... با خودم فکر میکنم قول و قراری نیست، نبود اما حالم خوب است، حالم کنار بعضی آدم های زندگیم آنقدر خوب است که دلم تا ابد کنارشان بودن را میخواهد... حس خوبی دارد که بقیه به روابط دوستانه ام حسودیشان بشود، حس میکنم آنقدر باید آدم خوشبختی باشی که دوستانی داشته باشی که آنقدر دوست داشتنشان تمام نشود که همه حسرت رفاقتتان را بخورند...آدم هایی که اگر بخواهی بین خاطراتت با آن ها انتخاب کنی نتوانی تفکیک کنی کدامیک از کدام بهتر بود... روز به روز خاطراتت عمیق تر، شیرین تر، بهتر و دوسداشتنی تر میشوند،  آنقدر که برق شیطنت در چشمانت هم هی بیشتر شود، آنقدری که مطمئن باشی دوستانی جاودانه همیشگی در زندگیت داری که رابطه ات با آن ها حسرت و حسودی همگان را برانگیخته و منحصر به فرد کرده همه چیز را...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 23 May 16 ، 16:35
notenevis ...