نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

۲۵ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

 دخترها همان موجوداتی هستند که در لحظه میتوانند هزار نقش را به عهده بگیرند بی آن که متوجهش باشند خودشان و این مساله هیچ ارتباطی به سن و سال ندارد که تنها به طرف مقابلشان برمیگردد... میتوانند مقابل پدرشان یک دختر کوچولو با هزار نازو ادا باشند، مقابل شوهرشان یک زن تمام عیار و دانا و عاقل و در مقابل دیگران یک خانم با تمام احساسات مردانه و زنانه خودش... گاهی میتوانند لوس باشند، گاهی غر میزنند و گاهی هم مثال یک کوه استوار می ایستند و با تمام احساسات و طبع لطیفشان از حقشان دفاع میکنند... دخترها گاهی در نقش یک مادر آنقدر از خودگذشتگی میکنند که خودشان را فراموش میکنند و گاهی آنقدر غرق خودشان و دنیای احساساتشان میشوند که اگر کسی نباشد درکشان کند دیوانه میشوند... دخترها موجودات عجیب و غریبی هستند جوری که گاهی خودشان هم با خودشان غریبه میشوند...

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ 27 October 16 ، 12:25
notenevis ...

خرمالو را دیده ای؟ اگر نارس باشد، اگر به وقتش چیده نشده باشد طعمش گس است... بعضی آدم ها محبتشان طعم خرمالوی نارس میدهد، همان‌قدر بدون طعم، همانقدر گس و نارس... انگار نمیتوانی باور کنی همچین محبتی وجود داشته باشد... گاهی یکی یکهو محبتش طعم گس میگیرد و گاهی یکی از همان ابتدا... درست مثل همان خرمالویی که سال قبل خوش طعم ترین بود و امسال که نارسش را میخوری طعمش متفاوت میشود، محبت هم همینطور خراب میشود... باید مراقب محبت هایت باشی تا طعم خرمالوی نارس نگیرند تا یکهو چشم باز کنی و ببینی آدم های اطرافت دیگر تاب و توان پذیرفتنت را هم حتی ندارند...

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 27 October 16 ، 12:16
notenevis ...

گاهی آدم از دست دیگری عصبانی است، گاهی از دست عالم و هرچه روی زمین است شاکی است و اما بدتر از آن وقتیست که از خودت عصبانی باشی، ناراضی و دلگیر باشی برای تمام آن وقت هایی که ناخواسته رفتارهایی کردی که دیگری را رنجاندی، برای تمام کلافگی هایی که نتوانستی دلیلی برایش پیدا کنی، برای تمام وقت هایی که باید کاری را انجام میدادی و انجام ندادی... گاهی آدم دچار دلگیری های گذرایی میشود که خودش هم درست درکی از آن ندارد که چطور و چگونه اتفاق می افتد اما میداند که هست... اصلا انگار گاهی کلافگی عضو لاینفک زندگی محسوب بشود...

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ 24 October 16 ، 07:42
notenevis ...

مثل لیوان شکسته بلوری که هرچه تلاش بیشتری کنی تا تکه هایش را جمع کنی تا به هم بچسبانی و کمتر نتیجه بگیری، گاه شکستن آدم ها همین گونه است... هرچه سعی کنی درستش کنی دست آخر حتی اگر تکه ها را به هم بچسبانی قطرات آب ذره ذره به بیرون میریزند، دست آخر با یک فشار جزیی تورا هم میشکند و دستانت را با تکه های برنده اش خونین و مالین میکند... باید مراقب دل آدم ها باشی، آنقدر که شیشه اش بپنداری، که اگر شکستی اش بدانی تکه های برنده اش آنقدر توان دارند که زخمی ات کنند... باید مراقب بود تا یک روز اگر خواستی دل کسی را باز بدست آوری لااقل فقط کمی دلتنگت شده باشد و آنقدر حالش بد نباشد که زخمی ات کند...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 24 October 16 ، 07:41
notenevis ...

همه ما آدم ها کسی را در زندگی میخواهیم که مارا نقد کند، از خوبی هایمان بگوید و بدی ها و ضعف هایمان را با دقت و وسواس هرچه تمام تر بررسی کند و کمک کند که روزبه روز بهتر از دیروز باشیم... همه ما آدم هایی را میخواهیم که وقتی از ما تعریف میکنند بدانیم تملق نمیکنند، بدانیم عین حقیقت را میگویند و آن وقت از فرط ذوق زدگی دلمان بخواهد بغلشان کنیم و بابت همه چیز از آن ها تشکر کنیم... همه ما آدم هایی میخواهیم که با تمام خوبی و بدی هامان صادقانه دوستمان داشته باشند...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 24 October 16 ، 07:39
notenevis ...