نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

نوت نویس

جایی برای خالی کردن آن چه در ذهنم می گذرد ...

۱۲۱ مطلب در آگوست ۲۰۱۵ ثبت شده است

با بعضی آدم‌ها هم حرف میزنی، آن هم بعد از مدت‌ها، هی از آدم‌های آن موقع‌های زندگیش میپرسی، تک تک رفته‌اند انگار، هرکدام به نحوی، یکی عروس شده، یکی داماد، یکی دوستیش را برهم زده، یکی فرسنگ‎ها دورتر آن سر دنیا...اما امان از آدمی که اسمش را که می‌آوری طرف مقابل سکوت می‌کند.یک سکوت عمیق.حرف نمیزنی.سکوت میکنی تو هم.میگذاری کم کم به حرف آید، که اینطور شروع می‌شود که "بعضی آدم‌ها بخشی از خاطرات تو می‌شوند، اما نه آن بخش خوب، اما رفتنشان برای آن است که تو یاد بگیری چطور زندگی کردن را، که مسیر زندگیت از بعد از آن قشنگ‌تر شود، که آن وقت آدم‌های بهتری وارد زندگیت بشوند، نظم بگیرد ذهن نابسامان آن‌وقت‌هایت." انگار تمام نامنظمی زندگیش با رفتن همان آدم رفته بود. پرسیدم اما الان؟ خندید و از آدم جدید زندگیش برایم گفت، صدای خنده‌هایش برایم از آن طرف خط می‌گفت که الان خوشحال‌تر است، خوشبخت‌تر و آرام‌تر.لبخند به من برمی‌گردد، چشمانم برق می‌زند و در قلبم شادی می‌نشیند.شاید هم که دوستی یعنی همین مکالمات گاه به گاه.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 25 August 15 ، 16:58
notenevis ...

آن را روزی که یکی را عمیق فهمیدی، یکی را زیادی درک کردی، همان روزیست که گمانت می‎رود که همزادت را پیدا کرده‌ای، همان وقت است که تمام هم و غمت می‌شود آن که با او بمانی، خاطره‌ها می‌سازی، خوشی‌ها و ناخوشی‌هایش را توما تحمل میکنی، اما شاید دلیلی برای نماندنت یافته باشی تا به وقت به گل نشستن قایق رابطه‌ات با مرور همه چیز بهتر بتوانی واقعیت را ببینی، چرا که زیادی از هرچیزی زیادی آزار می‌دهد. جایی در فیلم چهل سالگی شخصیت اول رمان دلیل می‌آورد که چرا با عشق اول خود ازدواج نکرده است ومی‌گوید: " شبیه تر از آن بودیم که بتوانیم با هم زندگی کنیم". 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 25 August 15 ، 16:44
notenevis ...

امیدواری بیش از حد میل به خودویرانگری دارد، آدمی که امید را از مرزهایش بگذراند، یک جا یک روز، ناامیدی هزاربار بدتر از امید بر او غالب میشود. جایی گمان آن را داری که امیدواری و خوشبین بودن تنها خصلت های خوب روی زمین است که آدم ها را میسازد و جایی دیگر در می یابی، هرچیز با واقعیت تلاقی نیابد یک روز یک جایی میل به نابودیت پیدا میکند و آن وقت در کنار این دو واقع‌گرایی را هم اضافه میکنی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 25 August 15 ، 06:57
notenevis ...

امروز دوم شهریورماه نود و چار!  یه اتفاق مهم که یه درس مهم برای زندگیم داشت. گاهی لازم نیست تو مسیرت رو کج کنی تا آدم ها با تو هم مسیر بشن، بلکه گاهی لازمه در مسیرت قدم برداری تا یک جایی شاید همون آدمی که با تو هم مسیر نبود حتی در مسیری متقاطع به تو برسه و یا بهترین حالت اینه که یکی در مسیر خودت همراهیت کنه که این قشنگ ترین و ایده آل ترین حالت دوستی کردن و همراهی آدم هاست. به هر حال بعد از این همه مدت احساس میکنم یه کم از بار استرس و فشاری که رو دوشم بوده بابت مسایل کاری، غیرکاری، شخصی و غیره کم شده و یه حس رهایی خاص دارم که هنوز از سرکار که برگشتم نخوابیدم. روز سالگرد ازدواج داداش جانم و شاید یه روز خیلی قشنگ واسه خودم که تصمیمات مهمی توش اتخاذ کردم که باعث شد به خودم افتخار کنم که هنوز اونقدر قوی و محکم هستم بتونم از این تصمیمات سخت و یهویی بگیرم و پای همه خوب و بدش وایسم. حال خوبی دارم و حس رهاشدگی و کامل آزاد شدن. فقط میخوام به اهداف و رویاهای پیش روم فکر کنم و اجازه ندم عوامل و مسایل بیرونی زندگیم رو تحت شعاع قرار بدن:] مرسی از تمام دوستای خویی که دارم که دقیقا رفیقان روزان سخت من میشن جوری که بقیه غیرخوبا به چشم نیان:]

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 August 15 ، 18:37
notenevis ...

ماییم که از باده ی بی جام خوشیم

هرصبح منوریم و هرشام خوشیم

گویند سرانجام ندارید شما

ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم

باهشیاری غصه هر چیز خوریم

تامست شدیم،هرچه بادا بادا

مولانا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 16:13
notenevis ...

سکوت آدم‌ها همیش دو معنی دارد، یا مساله آنقدر بی ارزش است که طرفین ترجیح می‌دهند به خاطرش سکوت کنند و یا معنایش آنقدر عمیق است که غرق آن چنان می‌شوند که فرصت حرف زدن را از هم دریغ می‌کنند. من می‌گویم سکوت اما از آزار روحی روانی هم بدتر است، حرف بزنید، دعوا کنید آنقدری که مساله حل بشود ودرون ظرف زمان حل نشود که اگر شد آن‌وقت یک روز همین سکوت چون اتش زیرخاکستری دودمانتان را بر باد می‌دهد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 16:10
notenevis ...

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻦ ﺩﯾﺮﺗﺮ ﺑﺮﻧﺠﻢ
ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﺒﺨﺸﻢ
ﮐﻤﺘﺮ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﻢ ﻭ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺪﻫﻢ

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 16:05
notenevis ...

نه احتیاج به سیب و نه گندم است اینجا

هبوط، تجربه ای در تداوم است اینجا

نپرس وسوسه ی آدم است یا حوا؟

چه فرق؟ چهره ی بازیگران گم است اینجا

شدیم ساعت و تقویم

 خود نمی فهمیم

چه ساعت است؟ و یا

فصل چندم است اینجا؟

به شوق دیدن آرامش پس از توفان

هنوز حوصله ها در تلاطم است اینجا

کجاست جذبه ی لبخندهایمان؟

 وایا!

چقدر حافظه ها بی تبسم است اینجا

خودم به پرسش آخر جواب خواهم داد

مگو شنیدن پاسخ توهم است اینجا


 #محمدعلی_بهمنی 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 16:03
notenevis ...

آدم‌ها می‌آیند، خودشان را به خاطراتت پیوند می‌زنند، و تو را به یک آدم دیگر تبدیل می‌کنند...گاهی می‌مانند و طعم بودنشان را به تو وزندگیت اضافه می‌کنند و گاهی فقط درقلبت، خاطراتت می‌مانند...تعلق خاطرهایی که گاهی دوسداشتنی هستند و گاهی با تمام زجری که از بابت بودنشان می‌کشی اما فراموش ناشدنیند.مثل درختی که از زمستان به بهار پیوند خورده باشد، ریشه‌اش در خاک باقی مانده باشد اما شاخ و برگش ، جوانه‌هایش نشان از تغییر فصل می‌دهد، هر آدمی می‌تواند همینطور خزان زندگیت را به بهار پیوند بدهد، گاهی هم تابستان گرم و سوزان احساست را به پاییز سرد بی رمق...رسم روزگار همیشه یک جور بوده است که آدم‌ها هرکدام برایت فصلی از زندگیت باشندو آن عزیزترهایش چارفصل زندگیت بشوند...مهم آن است که چطور و چگونه در آینده‌ی دور و نزدیک از آن‌ها و حضورشان در زندگیت یاد کنی و کدامین فصلت را از آن خودشان کنند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 12:46
notenevis ...

 آدم وقتی برای ماندن دلیلی پیدا نمی کند، وقتی همه چیز به نفع صرف فعل" رفتن " میشود، تازه بهانه گیریش شروع میشود...آن وقت که اگر قصدش نماندن باشد، هرچه دلیل برای ماندن هم جلوی چشمش باشد را یک "نَ" جلوی آن می گذارد و تنها به نماندن فکرش مشغول می‌شود...بهانه گیری که شروع شد باید دانست که آدمی که رفتنیست را نمی‌توان به زور ماندنی کرد، نمی‌شود هربار بهانه برش کنی و باز روز از نو و روزی از نو...آن که بخواهد بماند برای رفتنش هزار دلیل داشته باشدیک تک دلیل هم برای ماندنش کافیست، اصلا از تو باج نمیخواهد، خودش راه را بر خودش می بندد و با دست خودش تمام بهانه های رفتن را به درک واصل میکند...برای ماندن به آدم‌ها التماس نکن که رفتن ها در پی همین التماس‌های بی ثمر دردناک تر میشود و جایشان دیرتر خوب میشود...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 August 15 ، 12:40
notenevis ...